ماه عروسِ باکره ی شاعر در آسمانِ تلخِ پاییز آیا پناهی بودت ؟ باد می آید تو از من دوری دور آن سوی باد می غلتم به خواب در ترنمِ موسیقیِ باران ماه اما تو کجا هستی آیا همآوازی بودت؟ اندوهِ پریده رنگی دارم در تخیلِ باران و برگ ماه اما تو در پرده ی کدام خیال بی رنگی ؟ انسان که سخت شکیباست با فقراتی دردناک از تاریخ اینک اینک فراموش است در تغزلِ پاییز آجری ماه اما تو در ململِ آغوشِ کدام خواب فراموشی و اینچنین خاموشی ؟ منتخبی از « فرشاد معتضدی » برای بهترین ماهتابان های عالم
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |